گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلد يازدهم
فصل ششم : پیامبران علیهم السلام و صدّیقانی که او را زیارت می کنند


6 / 1موسی بن عمران علیه السلام

المناقب ، ابن شهرآشوب از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : موسی بن عمران علیه السلام ، از پروردگارش زیارت قبر حسین بن علی علیه السلام را خواست و با هفتاد هزار فرشته ، او را زیارت کرد .

الإقبال به نقل از حسین بن ابی حمزه : در اواخر روزگار اُمَویان ، به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به راه افتادم و به غاضریّه (1) رسیدم . هنگامی که مردم خوابیدند ، غسل کردم و به سوی قبر رفتم و چون به درگاه مرقد رسیدم ، مردی خوش سیما و خوش بو ، با لباسی کاملاً سفید ، به سویم آمد و گفت : باز گرد که تو نمی رسی ! به ساحل فرات باز گشتم و همدم آن جا گشتم تا شب به نیمه رسید . غسل کردم و به سوی قبر رفتم . چون به درگاه مرقد رسیدم ، همان مرد، بیرون آمد و گفت : ای مرد ! باز گرد که تو نمی رسی ! من باز گشتم و آخر شب ، دوباره غسل کردم و به سوی قبر رفتم . هنگامی که به درگاه مرقد رسیدم ، همان مرد ، بیرون آمد و گفت : تو [ به قبر ] نمی رسی . گفتم : چرا من به قبر فرزند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سَرور جوانان بهشتی نرسم ، در حالی که در این شب جمعه ، پیاده از کوفه آمده ام و می ترسم که تا صبح ، این جا بمانم و سربازان بنی امیّه ، مرا بکُشند ؟ آن مرد گفت : باز گرد که نمی رسی ! گفتم : چرا نمی رسم ؟ گفت : موسی بن عمران علیه السلام ، اجازه زیارت حسین علیه السلام را از پروردگارش خواسته و او ، اجازه داده است و [اکنون] موسی علیه السلام ، با هفتاد هزار فرشته ، به زیارتْ آمده است . پس باز گرد و هنگامی که به آسمان باز گشتند ، بیا . من به ساحل فرات ، باز گشتم و چون سپیده دمید ، غسل کردم و آمدم و وارد شدم ؛ امّا کسی را نزد قبر ندیدم . پس دو رکعت نماز صبح را خواندم و به سوی کوفه ، بیرون آمدم .



1- .غاضریّه ، آبادی ای از توابع کوفه و نزدیک به کربلاست (ر . ک : نقشه شماره 4 در پایان جلد 5) .



کامل الزیارات عن الحسین ابن بنت أبی حمزه الثمالی :خَرَجتُ فی آخِرِ زَمانِ بَنی مَروانَ إلی زِیارَهِ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام ، مُستَخفِیا مِن أهلِ الشّامِ حَتَّی انتَهَیتُ إلی کَربَلاءَ ، فَاختَفَیتُ فی ناحِیَهِ القَریَهِ ، حَتّی إذا ذَهَبَ مِنَ اللَّیلِ نِصفُهُ أقبَلتُ نَحوَ القَبرِ ، فَلَمّا دَنَوتُ مِنهُ ، أقبَلَ نَحوی رَجُلٌ فَقالَ لی : اِنصَرِف مَأجورا ؛ فَإِنَّکَ لا تَصِلُ إلَیهِ ، فَرَجَعتُ فَزِعا ، حَتّی إذا کانَ یَطلُعُ الفَجرُ أقبَلتُ نَحوَهُ ، حَتّی إذا دَنَوتُ مِنهُ خَرَجَ إلَیَّ الرَّجُلُ ، فَقالَ لی : یا هذا ، إنَّکَ لا تَصِلُ إلَیهِ . فَقُلتُ لَهُ : عافاکَ اللّهُ! ولِمَ لا أصِلُ إلَیهِ وقَد أقبَلتُ مِنَ الکوفَهِ اُریدُ زِیارَتَهُ؟ فَلا تَحُل بَینی وبَینَهُ ، وأنا أخافُ أن اُصبِحَ فَیَقتُلونی أهلُ الشّامِ إن أدرَکونی هاهُنا . قالَ : فَقالَ لی : اِصبِر قَلیلاً ، فَإِنَّ موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام سَأَلَ اللّهَ أن یَأذَنَ لَهُ فی زِیارَهِ قَبرِ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ، فَأَذِنَ لَهُ ، فَهَبَطَ مِنَ السَّماءِ فی سَبعینَ ألفَ مَلَکٍ ، فَهُم بِحَضرَتِهِ مِن أوَّلِ اللَّیلِ یَنتَظِرونَ طُلوعَ الفَجرِ ، ثُمَّ یَعرُجونَ إلَی السَّماءِ . قالَ : فَقُلتُ لَهُ : فَمَن أنتَ؟ عافاکَ اللّهُ! قالَ : أنَا مِنَ المَلائِکَهِ الَّذینَ اُمِروا بِحَرَسِ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام وَالاستِغفارِ لِزُوّارِهِ ، فَانصَرَفتُ وقَد کادَ أن یَطیرَ عَقلی لِما سَمِعتُ مِنهُ . قالَ : فَأَقبَلتُ حَتّی إذا طَلَعَ الفَجرُ أقبَلتُ نَحوَهُ ، فَلَم یَحُل بَینی وبَینَهُ أحَدٌ ، فَدَنَوتُ مِنَ القَبرِ وسَلَّمتُ عَلَیهِ ، ودَعَوتُ اللّهَ عَلی قَتَلَتِهِ ، وصَلَّیتُ الصُّبحَ ، وأقبَلتُ مُسرِعا مَخافَهَ أهلِ الشّامِ . (1)



1- .کامل الزیارات : ص 221 ح 324 ، بحار الأنوار : ج 45 ص 408 ح 14 .



کامل الزیارات به نقل از حسین ، پسر دختر ابو حمزه ثمالی : در اواخر روزگار مروانیان ، به قصد زیارت امام حسین علیه السلام ، پنهان از چشم شامیان ، بیرون آمدم و به کربلا رسیدم و در حومه آن ، مخفی شدم تا شب از نیمه گذشت . آن گاه به سوی قبر رفتم و چون به درگاه نزدیک شدم ، مردی به سویم آمد و گفت : باز گرد . [ اگر چه ]اجر بُردی ؛ امّا به [ قبر ] او نمی رسی . من ، ناراحت و پریشان ، باز گشتم و سپیده دم ، به سوی قبر رفتم . به درگاه که رسیدم ، همان مرد ، بیرون آمد و به من گفت : ای مرد! به [ قبر ] او نمی رسی . به او گفتم : خداوند ، عافیتت دهد ! چرا من به او نرسم ، در حالی که از کوفه برای زیارت او آمده ام ؟ مانع رسیدن من به او مباش که می ترسم تا صبح ، این جا بمانم و شامیان ، مرا این جا بیابند و بکُشند . گفت : کمی صبر کن که موسی بن عمران علیه السلام ، اجازه زیارت حسین بن علی علیه السلام را از خداوند خواسته و او اجازه داده است و موسی علیه السلام ، با هفتاد هزار فرشته ، از آسمانْ فرود آمده اند و تا سپیده دمان ، در محضر او هستند و سپس به آسمان ، باز خواهند گشت . به او گفتم : خداوند ، عافیتت دهد ! تو کیستی ؟ گفت : من ، از فرشتگانی هستم که برای نگهبانیِ قبر حسین علیه السلام و طلب آمرزش برای زائرانش گماشته شده اند . من ، باز گشتم ، در حالی که نزدیک بود به خاطر آنچه از او شنیدم ، عقل از سرم بپرد . سپیده دمان ، دوباره به سوی قبر آمدم و کسی ، جلوی مرا نگرفت . به قبر ، نزدیک شدم و بر او ، سلام دادم و بر قاتلانش ، نفرین کردم و نماز صبح را خواندم و از ترس شامیان ، به سرعت ، باز گشتم .






6 / 2أرواحُ الأَنبِیاءِ علیهم السلامالمزار للمفید عن إسحاق بن عمّار عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :لَیسَ مَلَکٌ ولا نَبِیٌّ فِی السَّماواتِ ولا فِی الأَرضِ ، إلّا وهُم یَسأَلونَ اللّهَ عز و جل أن یَأذَنَ لَهُم فی زِیارَهِ قَبرِ الحُسَینِ علیه السلام ؛ فَفَوجٌ یَنزِلُ ، وفَوجٌ یَعرُجُ . (1)

کامل الزیارات عن کعب :أوَّلُ مَن لَعَنَ قاتِلَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام إبراهیمُ خَلیلُ الرَّحمنِ ، لَعَنَهُ وأمَرَ وُلدَهُ بِذلِکَ ، وأخَذَ عَلَیهِمُ العَهدَ وَالمیثاقَ ، ثُمَّ لَعَنَهُ موسَی بنُ عِمرانَ ، وأمَرَ اُمَّتَهُ بِذلِکَ ، ثُمَّ لَعَنَهُ داوُدُ ، وأمَرَ بَنی إسرائیلَ بِذلِکَ ، ثُمَّ لَعَنَهُ عیسی ، وأکثَرَ أن قالَ : یا بَنی إسرائیلَ ! العَنوا قاتِلَهُ ، وإن أدرَکتُم أیّامَهُ فَلا تَجلِسوا عَنهُ ؛ فَإِنَّ الشَّهیدَ مَعَهُ کَالشَّهیدِ مَعَ الأَنبِیاءِ ، مُقبِلٍ غَیرِ مُدبِرٍ ، وکَأَنّی أنظُرُ إلی بُقعَتِهِ . وما مِن نَبِیٍّ إلّا وقَد زارَ کَربَلاءَ ووَقَفَ عَلَیها ، وقالَ : إنَّکَ لَبُقعَهٌ کَثیرَهُ الخَیرِ ، فیکِ یُدفَنُ القَمَرُ الأَزهَرُ . (2)



1- .المزار للمفید : ص 141 ح 3 و ص 24 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 220 ح 323 و ص 457 ح 694 ، الکافی : ج 4 ص 588 ح 6 عن إسحاق بن عمّار مضمراً وکلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج 101 ص 59 ح 27 .
2- .کامل الزیارات : ص 142 ح 167 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 301 الرقم 10 .



6 / 2ارواح پیامبران علیهم السلام

المزار ، مفید به نقل از اسحاق بن عمّار ، از امام صادق علیه السلام : هیچ فرشته و پیامبری در آسمان ها و زمین نیست ، جز آن که از خداوند می خواهد که به او ، اجازه زیارت قبر حسین علیه السلام را بدهد . پس گروهی ، فرود می آیند و گروهی ، بالا می روند .

کامل الزیارات به نقل از کعب : نخستین کسی که قاتل حسین بن علی علیه السلام را لعنت کرد ، ابراهیم ، خلیل [ خدای ]رحمان است . او خود ، لعنت فرستاد و فرزندانش را نیز به آن ، فرمان داد و از ایشان ، عهد و پیمان گرفت [ که این کار را ادامه دهند ] . سپس موسی بن عمران علیه السلام ، قاتل امام حسین علیه السلام را لعنت کرد و امّتش را به آن ، فرمان داد . سپس داوود علیه السلام او را لعنت کرد و بنی اسرائیل را به آن ، فرمان داد . آن گاه ، عیسی علیه السلام او را لعنت کرد و لعنت را فزون کرد و فرمود : «ای بنی اسرائیل ! قاتل حسین علیه السلام را لعنت کنید و اگر به روزگار او رسیدید ، کنار منشینید و با او بروید و باز نگردید که شهید در رکاب او ، مانند شهید در رکاب پیامبران است و گویی که من ، به جایگاهش می نگرم» . و هیچ پیامبری نیست ، جز آن که کربلا را زیارت کرده و بر آن ایستاده و گفته است : «تو ، جایگاهی با خیر و برکت فراوان هستی . در تو ، ستاره ای تابناک ( حسین علیه السلام ) ، مدفون خواهد شد» .






6 / 3الصِّدِّیقونَکامل الزیارات عن عبد اللّه بن محمّد الصنعانی عن أبی جعفر [الباقر] علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا دَخَلَ الحُسَینُ علیه السلام جَذَبَهُ إلَیهِ ، ثُمَّ یَقولُ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : أمسِکهُ ، ثُمَّ یَقَعُ عَلَیهِ فَیُقَبِّلُهُ ویَبکی . یَقولُ : یا أبَه ! لِمَ تَبکی؟ فَیَقولُ : یا بُنَیَّ ! اُقَبِّلُ مَوضِعَ السُّیوفِ مِنکَ وأبکی . قالَ : یا أبَه ! واُقتَلُ؟ قالَ : إی وَاللّهِ ، وأبوکَ وأخوکَ وأنتَ . قالَ: یا أبَه ! فَمَصارِعُنا شَتّی؟ قالَ : نَعَم یا بُنَیَّ ، قالَ : فَمَن یَزورُنا مِن اُمَّتِکَ؟ قالَ : لا یَزورُنی ویَزورُ أباکَ وأخاکَ وأنتَ إلَا الصِّدّیقونَ مِن اُمَّتی . (1)



1- .کامل الزیارات : ص 146 ح 172 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 261 ح 14 .



6 / 3صدّیقان

کامل الزیارات به نقل از عبد اللّه بن محمّد صنعانی ، از امام باقر علیه السلام : پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، هنگامی که حسین علیه السلام وارد می شد ، او را می گرفت و به سوی خود می کشید و سپس ، به امیر مؤمنان علیه السلام می فرمود : «او را بگیر» . سپس بر روی او می افتاد و او را می بوسید و می گِریست . حسین علیه السلام می گفت : پدر ! چرا گریه می کنی ؟ پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود : «پسرکم ! جایگاه فرود آمدن شمشیرها را بر بدن تو می بوسم و می گِریم » . حسین علیه السلام می گفت : ای پدر ! من ، کشته می شوم ؟ پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود : «به خدا سوگند ، آری ! پدرت و برادرت و خودت ». حسین علیه السلام می گفت : ای پدر ! آیا مرقدهای ما پراکنده است ؟ پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود : «آری ، پسر عزیزم ! » . حسین علیه السلام می گفت : پس چه کسی از امّت تو ، ما را زیارت می کند ؟ می فرمود : «کسی جز صدّیقانِ (مؤمنان راستینِ) امّتم ، مرا و پدرت را و برادرت را و خود تو را زیارت نمی کند » .






الفصل السابع : آدابُ زِیارَتِهِ7 / 1الآدابُ الباطِنِیَّهُأ المَعرِفَهُعیون أخبار الرضا علیه السلام بإسناده عن محمّد بن علیّ [الباقر] علیه السلام :إنَّ مَن زارَ قَبرَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام عارِفا بِحَقِّهِ ، کَتَبَهُ اللّهُ فی عِلِّیّینَ . (1)

الکافی عن صالح النیلی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :مَن أتی قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام عارِفا بِحَقِّهِ ، کَتَبَ اللّهُ لَهُ أجرَ مَن أعتَقَ ألفَ نَسَمَهٍ ، وکَمَن حَمَلَ عَلی ألفِ فَرَسٍ مُسرَجَهٍ مُلجَمَهٍ فی سَبیلِ اللّهِ . (2)

کامل الزیارات عن محمّد بن مروان عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :زُورُوا الحُسَینَ علیه السلام ولَو کُلَّ سَنَهٍ؛ فَإِنَّ کُلَّ مَن أتاهُ عارِفا بِحَقِّهِ غَیرَ جاحِدٍ ، لَم یَکُن لَهُ عِوَضٌ غَیرَ الجَنَّهِ ، ورُزِقَ رِزقا واسِعا ، وأتاهُ اللّهُ بِفَرَجٍ عاجِلٍ . (3)

.

1- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 2 ص 44 ح 159 عن داوود بن سلیمان الفرّا عن الإمام الرضا عن أبیه عن جدّه علیهم السلام ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 581 ح 3174 عن الإمام الصادق علیه السلام ، المزار الکبیر : ص 325 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 279 ح 439 کلاهما عن عیینه بیّاع القصب عن الإمام الصادق علیه السلام وکلّها بزیاده «أعلی» بعد «فی» ، بحار الأنوار : ج 101 ص 69 ح 1 .
2- .الکافی : ج 4 ص 581 ح 5 ، تهذیب الأحکام : ج 6 ص 44 ح 94 ، ثواب الأعمال : ص 112 ح 13 ، المزار للمفید : ص 38 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 308 ح 518 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 43 ح 81 .
3- .کامل الزیارات : ص 175 ح 235 و ص 285 ح 459 ، بحار الأنوار : ج 101 ص 2 ح 3 .